جامعه ایران رویکردها به وضعیت جنگی و انقلاب ... مناظره امین بزرگیان و تقی روزبه
پیرامون جنگ ۱۲ روزه و سه ادعا https://taghi-roozbeh.blogspot.com/2025/08/blog-post_30.html#more
جامعه ایران رویکردها به وضعیت جنگی و انقلاب ... مناظره امین بزرگیان و تقی روزبه
پیرامون جنگ ۱۲ روزه و سه ادعا https://taghi-roozbeh.blogspot.com/2025/08/blog-post_30.html#more
به کدام سو میرویم؟ ماشه، تحریم، اعتراضات اجتماعی وآلترناتیوهای کاذب
مسأله تاریخی و معوقه پیشاروی ایران، گذار از چرخه باطل استبدادسلطنتی و استبداددینی
در انتقاد به نوشتهای که مدعی بود «انقلاب ۵۷ پیروزی ایده پهلوی بود که با شکست سیاسی به پیروزی رسید»*۱، یادداشت کوتاهی تحت عنوان «ثقل سامعه دیکتاتورها» نوشتم که چنین بود: حالا خوب است که این جامعه شناس ما می پذیرد که شاه حاکم مطلق بوده است، اما گویا ستمگر نبوده است. تنها گوشه ای ازسمتگری شاه هزاران زندانی سیاسی و شکنجه های مخوف هزاران نفر در کمیته ها و اوین بود که از چشم جامعه شناس دورمانده است. ثانیا شاه صدای انقلاب را وقتی شنید که ۱) که دید یک جامعه علیه او قیام کردهاند. ۲) دیکتاتورها همواره ثقل سامعه دارند و او هم دیر شنید. دیگر آن که وقتی قیام شد چپ ها یا کشته شده بودند و یا در زندان بودند. برعکس، حهت اطلاع ایشان خمینی و اعوان وانصاراو وزارت آموزش و پرورش را کنترل میکردند. یعنی دقیقا سنگ را بسته و سگ را رها کرده بودند. مدرنیته ایشان به کسی اجازه نفس کشیدن نمی داد. انقلاب از آسمان نیامد. از بطن حکمرانی ایشان و به عنوان بیلان خروجی چندین دهه حکمرانی و مسائلی که کلا دودمان پهلوی آنها را حل نکرده بلکه زیرفرش انباشته کرده بود، سربرآورد. یعنی گذر از یک استبدادمطلقه سلطنتی به مطلقه دینی. حالا هم یک جامعه شناس مدرن، بجای حسرت بازگشت به گذشتهای که منفجر شده است و قابل بازگشت نیست، بهتراست راه خروج و سنتزهر دونوع استبدادتجربه شده را جستجوکند و راهی برای عبور از مسأله تاریخی ایران یعنی عبور از چرخه معیوب استبداد و به سوی آرادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی ارائه دهد.
پیرامون جنگ دوازدهروزه و سه ادعا!
اخیرا گفتگوئی بین آقایان شالگونی وامبن بزرگیان صورت گرفت* که رویکردهای مطرح شده در آن پیرامون ماهیت جنگ دوازدهروزه و نیز ماهیت حکومت اسلامی از سوی امین بزرگیان چالش برانگیزبود و حتی در برخی موارد (سیاسی) به فانتزی طعنه می زد. گفتگوئی کمابیش یک جانبه و عملا بدون پرسشگری و نقدمتقابل. البته پرداختن بههمه موارد، خارج از گنجایش این نوشته است و در اینجا تنها به مهم ترین نکات و ادعاهای چالش برانگیزمی پردازم. بطورکلی این ادعا شامل سه موضوع مهم است: نخست، تبیین رفتار و رویکردمردم در جنگ دوازده روزه تحت عنوان «انقلاب معکوس» و در اصل پیرامون ماهیت جنگ. دوم، ادعائی که طبق آن دیری است که گویا جمهوری اسلامی به یک رژیم مدرن ( و عملا غیرمذهبی و غیرایدئولوژیک) تبدیل شده است. رژیمی که همچنان توانائی حکومت کردن دارد و گذاراز آن نیز بلاموضوع است. و بالأخره به لحاظ نظری پیرامون گزاره «انقلاب اجتماعی بدون انقلاب سیاسی و تغییرنظام سیاسی» بهعنوان پارادایم عصرنئولیبرالیسم.
پیام سخنان خامنهای، تلاش برای کنترل شکافهای درونی، شمارش معکوس فعال کردن مکانیزماشه آیا به پایان دپیلماسی می رسیم؟، جنبش دادخواهی واعدام، ترکیدن حبابی که رضاپهلوی به هواکرده بود؟ مساله فلسطین و قحطی و خلع سلاح حزب اله ...
جهان به کجا می رود؟ تحلیلی از بحران های پیچ درپیچ جهان و سرمایه داری جهانی شده و مسیر برون رفت و ترامپیسم وجنگ اکراین و رویکردهای بین المللی آن
اعتراضات شهروندان اسرائیلی وارد نقطه عطف تازهای میشود!
اعتصاب
سراسری و تظاهرات گسترده صدهاهزارنفری دراسرائیل با خواست پایان جنگ و آزادی
گروگانها.
در فراخوان انجمن خانواده های گروگانها که از حمایت گروههای مدنی و سیاسی
بر خوردارند، چنین آمده بود: صدها
هزار شهروند اسرائیلی امروز کشور را با یک مطالبه روشن فلج خواهند کرد، ۵۰ گروگان
را بازگردانید، جنگ را پایان دهید» این فراخوان هم چنین خواهان اعتصاب سراسری کارگران
و کسبه در همبستگی با این خواسته ها شده بود. گرچه رؤسا و مقامات اتحادیه سراسری
کارگران به دلیل سیاسی بودن این فراخوان از آن حمایت رسمی به عمل نیاورد، اما بر طبق
گزارشها، اعتصاب سراسری در همبستگی با آن عملا با موفقیت صورت گرفت و حتی رئیس
اتحادیه- احتمالا زیرفشارافکارعمومی- به صفت فردی از آن حمایت کرد. این تظاهرات که
با هدف فلج کردن امورکشور و راه بندان شاهراه ها و تظاهرات در مقابل منازل مقامات و به اشکال گوناگون صورت گرفت با خشم حاکمان و
تعرض پلیس و آب پاشی و حمله و دستگیری دهها نفر همراه شد. در تل آویو حدود ۳۰۰
هزارنفر در تظاهرات شرکت کردند و در مجموع با نیم میلیون نفر مشارکت، یکی از بزرگترین
تظاهرات و همراه با آن اعتصاب سراسری را رقم زدند بطوری که می توان آن را نقطه
عطفی در دامنه اعتراضات و در مخالفت با سیاست های دولت راستگرای کنونی و جنگ
افروزیهای آن بشمار آورد.
موقعیت سیاسی کنونی،از نیروی چپ و ازادیخواه چه میطلبد؟ ایا اتجاد چپ ممکن است؟ از چه طریق؟
استیصال وبن بست حکومت اسلامی درمقابل ابربحرانها ومحاصره در آستانه بازگشت ماشه، زنگزور
دوره پساجنگ ۱۲روزه، شیفت پاردایم جدید؟و جدال گفتمانها
موقعیت کنونی و رویکردهای داخلی و بین المللی رژیم چگونه است؟ بحران غزه و گسترش انزوای بین المللی اسرائیل
شوخی تلخ تاریخ!
وقتی یک متهم به جنایت جنگی و نسل کشی، نامزد و کاندید جایزه صلح نوبل پیشنهاد
میکند، نفس این پدیده بی کم و کاست حامل طنزی است گزنده، قبل از هرچیز پیرامون
اوضاع برآشفته کنونی جهان، و فی نفسه در خود حکایتها دارد که درونمایه آن
قرارگرفتن سیرتمدن بشر در حرکت با دنده عقب و برسویه تاریک خود است (تا چه زمانی
و با چه پیآمدهائی). این که یک متهم به جنایت جنگی و تحت پیگرد، طبق موازین و
معیاریهای حقوقی همین جهان موجود، به خودجرئت میدهد که یک مافوق و یک جنایتکار دیگر را نامزدجایزه صلح کند، براستی یک شوخی تلخ تاریخ است.
من آن رندم که گیرم از شهان باج / بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج!
چرا رند و چرا نا رِند و چرا نارو زن؟